دخترخورشید

آیا یک زن می تواند الگویی برای تمام زنان و مردان مؤمن باشد؟

اصلا چه ویژگی های در یک انسان نه در یک زن می تواند باشد تا اورا به چنان جایگاه و مقامی برساند که برای تمام زنان و مردان مؤمن الگو قرار گیرد؟

ابتدا باید دید که این ویژگی ها چیست و بعد پی خواهیم برد که کدام زنان چنین خصوصیت هایی دارند

یک زن می تواند با وجود اینکه همسر فرمانروا هست و در بهترین جایگاه هست واز همه نعمت های مادی دنیا برخوردار است اما به دلیل همسو نبودن عقیده و ایمان خودش با همسرش از خداوند چنین درخواست زیبایی بکند که بار الها من از این نعمت ها گذشتم تو کنار خودت خانه ای برایم در بهشت بناکن و مرا از ظلم همسرم و قومش نجات بده این ویژگی ای که در کمتر کسی وجود دارد اورا خاص کرده است و الگوی تمام زنان و مردان مؤمن شده است آری او آسیه همسر فرعون است 

آنجایی که خداوند می فرماید: (مثلاً للذین ءامنوا …) می فرمایند آمنوا یعنی همه زنان و مردان مؤمن

شخص دیگری که خداوند اورا به عنوان مثال برای تمام مردان و زنان مؤمن معرفی کرده است 

کسی هست که ثابت کرده تو می توانی یک زن در نهایت زیبایی باشی اما دامان خود را از هرگونه آلودگی و گناه حفظ کنی و مظهر عفاف و الگوی مؤمنان قرار گیری آن‌گاه که فرشته و فرستاده خداوند تعالی به صورت یک جوان خوش سیما در مکانی خلوت به دور از چشم دیگران در اوج جوانی بر او وارد شد و خداوند اورا مورد آزمایش سخت خودنگهداری جنسی قرار داد او سربلند از این آزمایش بیرون آمد 

و آنجا بودکه خداوند مثال زد مریم دختر عمران را زمانی که حفظ کرد دامان خود را از گناه و این ویژگی و مطیع بودن در برابر فرامین الهی اورا الگو کرد برای تمام زنان ومردان مؤمن 

معرفی چنین مثال ها و الگو هایی در قرآن کریم نشان دهنده این هست که دین اسلام نه تنها نسبت به مقام زن بی توجه و سهل انگار نبوده بلکه مقام اورا چنان بالا می برد که الگوی تمام مؤمنان قرار گیرد.

نامه ای به خدا 

خدایا !  بعضی از امتحان هایت خیلی برایم سخت و دشوار است به حدی که تصور میکنم دیگر نمیتوانم از پسش بر بیایم و ادامه دهم  خیلی ها اگر جای من بودند تصور می کردند تنهایشان گذاشته ای اما من امید دارم  به بودنت، به دیدنت، به اینکه ناظری برهرنفسی، عالمی برهرغیبی، شاهدی بر هر رویدادی  و توانایی برستاندن هر حقی  بار خدایا! ای تنها هستی ابدی من، آرامشی نازل کن بر قلبم 

اللهم ثبت قلبی علی دینک

نویسندگی

باید عاشق نویسندگی باشی تا بتوانی درک کنی خلق کلمات و نقش دادن به آنها به وسیله جوهر چه حسی دارد 

حسی که می تواند تورا ببرد به دنیای خیال به دنیای افکارهای گوناگون و تورا وادار کند چرخی به صندوقچه آموخته هایت بزنی و آن هارا بکار گیری 

 و گاه قدم بگذاری در کوچه پس کوچه های خاطرات زندگی ات و میان چندین مورد تعدادی را گلچین کنی 

وقتی نویسنده باشی گاه آرزویت محدود می‌شود به نشستن کنار پنجره‌ای که گشوده شده به طبیعتی وصف ناپذیر و سرشار از زیبایی و قفسه هایی پر از کتاب و تماشای آن تابلویی که آفریدگارت آن را نقاشی کرده در کنار نوشیدن فنجانی چای داغ و گوش دادن به موسیقی روح نواز طبیعت و همه این ها می توانند وسیله باشند تا تو خالق کلماتی باشی که روح و جان مخاطب را تسخیر میکند 

و بهشت همانجاست،همانجایی که رؤیایت مبدل به حقیقت میشود همانجایی که خالقت بهترین را برایت رقم می‌زند.

✍ زکیه حسینی